کد مطلب:102474 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:324

در اختیار بودن زبان











زبان از امتیازات حیوانی انسان است. در میان جانوران انسان می تواند با گردانیدن این اندام گوشتین و تارهای صورتی و سایر انامها سخن بگوید. برخی دیگر از پرندگان و جانوران هم می توانند با آموزشهایی، به چنین عملی دست بیازند، لیكن سخن گفتن انسان، دو جنبه دارد: اگر از روی آگاهی و هدفدار و اختیار باشد، در راستای عمل انسانی و رشد و تعالی گوینده و شنوندگان است و اگر از روی ناآگاهی و بی هدف و بیرون از اختیار باشد، از عمل حیوان پست تر و در راستای ضد تكاملی و ضد بشری است.

از این روی در رهنمودهای پروردگار و آموزشهای پیامبران و پیشوایان هدایت درباره ی زبان و در اختیار داشتن آن و گردانیدنش در جهتی كه به سود بشر و بشریت باشد تاكید بسیار شده است. امیرالمومنین علیه السلام درباره ی زبان می گوید:

«الكلام فی وثاقك ما لم تتكلم به، فاذا تكلمت به صرت فی وثاقه، فاخزن لسانك ما تخزن ذهبك و ورقك. فرب كلمه سلبت نعمه و جلبت نقمه.»[1].

[صفحه 376]

سخن در بند تو است تا بر زبانش نرانده ای، هنگامی كه بدان سخن گفتی تو در بند آن گرفتار می شوی، پس همانگونه كه زر و سیم خود را نگاه می داری زبانت را هم نگه دار. چه بسا سخنی كه نعمتی را سلب و نقمت و كیفری را جلب كرد.

و در جای دیگری، درباره ی زبان می فرماید:

«و اجعلوا اللسان واحدا: و لیخزن الرجل لسانه، فان هذا اللسان جموح بصاحبه. و الله ما اری عبدا یتقی تقوی تنفعه حتی یخزن لسانه و ان لسان المومن من وراء قلبه و ان قلب المنافق من وراء لسانه، لان المومن اذا اراد ان یتكلم بكلام تدبره فی نفسه، فان كان خیرا ابداه و ان كان شرا و اراه و ان المنافق یتكلم بما اتی علی لسانه، لایدری ماذا له و ماذا علیه.»[2].

[صفحه 377]

و زبان را با هم یكی بسازید، شخص باید زبانش را نگاه دارد، زیرا این زبان نسبت به دارنده اش سركش است. به خدا سوگند بنده ای را كه پرواداری می كند ندیدم كه پرواپیشگی او سودی به وی رساند مگر این كه زبانش را نگاه دارد. و بی گمان زبان مومن از پشت دل اوست و شكی نست كه دل منافق از پشت زبان اوست، زیرا هنگامی كه مومن می خواهد سخنی به زبان آورد، در درون خود آن را زیر و رو كند و درباره اش بیندیشد، پس اگر خیر است آن را آشكار گرداند و اگر شر است آن را نهان سازد و بی گمان منافق هرچه به زبانش آمد می گوید، نمی داند چه سخنی به سود اوست و چه سخنی به زیان او.

سخن امیرالمومنین بسیار گویاست. تنها این نكته را بار دیگر یادآوری می كنیم كه زندگی یك مسلمان، جامع و دارای نظام است، بدان معنا كه اخلاق اجتماعی او با زندگی فردی و خصوصیات درونی او با رفتار برونی او، عبادات و روابطش با خدا و وظایف سیاسی و شغلی او به هم آمیخته و در یك راستاست و تفاوتی با یكدیگر ندارند.


صفحه 376، 377.








    1. ح 381.
    2. از خطبه ی 176.